سوخته وصل

آیا از فرمانروایی خبر داری که خود نان سیر نخورد!

آیا بزرگ مردی را شناخته ای که قدر دوستی و وفاداری را بیش از دیگران دریافته بود و به این محبت و وفاء ،جز در چهارچوب سرشت خالص آن ،که آمیخته با جان ودل او بود ،نمی نگریست؟

 

 

آیا از فرمانروایی خبر داری که خود نان سیر نخورد زیرا که در کشور او کسانی یافت میشدند که باشکم سیر نمیخوابیدند.وجامه نرم نپوشید ،چرا که در میان افراد ملت ،بودند کسانی که لباس خشن ودرشت میپوشیدند.

و درهمی را اندوخته خود نساخت که دربین مردم نیاز وفقر وجود داشت وبه فرزندان و یاران خودهم وصیت کرد که غیر این راه و روش را نپیمایند و برادر خودرا به خاطر یک دینار که بدون حق از بیت المال طلب میکرد،مورد بازخواست قرار داد و یاوران وپیروان و فرمانداران خود را ،به خاطر یک گرده نان که به رشوت از ثروتمندی گرفته و خورده بودند ،تهدید کرد  وبه محاکمه ودادگاه کشانید و به یکی از فرماندارانش پیغام فرستاد:«سوگند صادقانه برخداوند که اگر او به کوچکترین چیزی از مال ملت خیانت ورزد چنان بر او سخت گیرد که اندک مال،گران بار و بیآبرو گردد»،ودیگری را بدین سخن کوتاه ،زیبا و نغز مخاطب قرارداد:«به من خبر رسیده که زمین را درو کرده و هرچه زیر پایت بوده برگرفته ای وآنچه به دستت رسیده خورده ای؟بی درنگ باید حساب پس دهی ووضع خود را بر من روشن سازی».

وبه سومی از کسانی که رشوه میگرفتند و به نام بینوایان جیب وکیسه خود را پرمیکردند وبه عیاشی و خوش گذرانی میپرداختند،چنین اعلام خطر کرد:«از خدا بترس،مال مردم را به خود آنان برگردان وتو اگر این کاررا نکنی و من به یاری خدا بر تو دست یابم،وظیفه ای را که درپیشگاه خداوند دارم،درباره تو انجام میدهم وبا شمشیرم تورا میزنم ،شمشیری که آن را بر هیچکس نزدم مگر آن که به دوزخ رفت.»

منبع:کتاب امام علی (ع)صدای عدالت انسانی ،جلد 1.نوشته جرج جرداق مسیحی


حکم ریختن آب روی دست دیگران برای وضو

 

 

اگر هنگام وضو گرفتن،

شخصی بابطری آب،روی دست شما آب بریزد

وضوی شما هیچ اشکالی پیدا نمیکند....

 

اگر در این زمینه شبهه ای براتون پیش اومد همین الان با دفتر مرجع تقلیدتون تماس بگیرید

و بپرسید....اگه سوالی هم داشتیم در خدمتم.


برنامه موبایل.کتابهای استاد مطهری/سری اول

این مجموعه مخصوص گوشیهای جاواست(البته اگه دیگه باشه همچین گوشی ای)

فقط کافیه کپیش کنید تو گوشیتون.یا بلوتوثش کنید.

برای دانلود هر کدوم از کتابها روی اسمش کلیک بفرمایید.

آشنایی باقرآن1 

آشنایی با قرآن2

آشنایی باقرآن3

آشنایی باقرآن5

آشنایی با قرآن6

آشنایی با قرآن7

آشنایی باقرآن8

انسان کامل

حکمتها واندرزها

 


انسان چقدر به مرگ نزدیک است

انسان چقدر به مرگ نزدیک است ودرعین حال

   چقدر آنرا دور میپندارد و از آن غافل است...

با اینکه میدانیم خواهیم مرد،بلکه هر شب در عوالمی  از برزخ میرویم

که هیچ اختیارش دست ما نیست...(اشاره به آیه42زمر)

بااین همه ،اینگونه از مرگ غافلیم.

                                                          آیت الله بهجت

 


فصل اول.پیدایش شیعه 3/اولین جرقه بحث وبررسی

اولین جرقه بحث و بررسی

 

در یکی از روزهای فصل پائیز بود که سفری به شهر زاهدان داشتم و برای نماز ظهر به مسجد نشسته بودم که یکی از برادران حنفی مذهب که اهل تربت جام-که در انجا(مسجد مکی)مشغول تحصیل علوم دینی بود- نزدم آمد وپرسید :شما اهل کجایید؟گفتم:اهل کردستان.پرسید :آیا شما سنی هستید؟درجواب گفتم:بله ،پیرو امام شافعی هستم.سپس هرکدام خود را معرفی نمودیم .بعد از آن وی مرا به منزل خود دعوت نمود و گفت:وی قبلا برای تبلیغ به کردستان رفته بود به همین خاطر جویای حال تعدادی از علمای اهل سنت کردستان شد و گفت :من اکثر آنها را می شناختم وبه خدمتشان رسیده ام.

من به این برادر دینی گفتم :من مدتیست که درباره مذهب شیعه تحقیق میکنم و دوست دارم با آداب و رسوم و احکامشان اشنا شوم؛طلبه حنفی مذهب گفت:چه شده که این همه ادیان و مذاهب را رها کرده ای ومیخواهی پیرامون شیعه تحقیق کنی؟وقت انسان طلاست ،پس چرا میخواهی آنرا تلف کنی و به جای این تحقیقات بیهوده به تحصیل و عبادت بپرداز؛زیرا بزرگان خودمان (اهل سنت)همه از شیعه تنفر ودوری میکردند،پس ماهم باید پیرو بزرگانمان باشیم.

سپس گفت اگر شیعه حق است چرا در اقلیت هستند؟ وچرا اکثر مسلمانان جهان از مذهب شیعه پیروی نمیکنند؟

من در جواب به او چیزی نگفتم اما برایم این سوال پیش آمد:چرا شیعیان که اقلیت هستند ادعای حقانیت میکنند؟

اما بعداز سه سال تحقیق در جواب این برادر طلبه عزیز وبزرگوار و همچنین بزرگوارانی که چنین ایده ای دارند و محققانی که باچنین مسئله ای روبرو خواهند شد باید بگویم :شناخت حق و باطل،در گرو کمی پیروان یا فزونی آنها نیست.در جهان امروز نسبت مسلمانان به منکران اسلام ،درحدود یک پنجم ویا یک ششم است .واکثر ساکنان خاور دور بت پرستان و گاوپرستان و... هستند وخیلی افراد منکر ماوراء طبیعت هستند .

اکثریت هرگز نشانه حقانیت نیستند وقرآن مجید غالبا اکثریت ها را نکوهش نموده و به ستایش از برخی اقلیتها پرداخته که در اینمورد به عنوان نمونه،به برخی آیات اشاره مینماییم:

وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ1

اکثر آنان راسپاس گزار نخواهی یافت.

وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ 2

و اندکی از بندگان من سپاسگزارند.

بنابراین انسان واقع گرا هیچگاه نباید از اقلیت پیروان ایین خود بهراسد وهمچنین نباید به خاطرکثرت آنان مباهات کند. بلکه باید چراغ عقل خویش را روشن سازد و از نور وفروغ آن بهره مند گردد.

هرفرد مسلمان لازم است این مسئله را از طریق راههای علمی ومنطقی تحلیل نماید.

وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ3

برچیزی که بر آن علم نداری توقف مکن.

گذشته از این هر چند شیعه از نظر جمعیت به پای اهل تسنن نمیرسد،اما اگر سرشماری و آمار دقیقی صورت گیرد معلوم خواهد شد که شیعیان یک چهارم مسلمانان جهان را تشکیل میدهند و آنان در اکثر مناطق مسلمان نشین دنیا زندگی میکنند، ودر تمام برهه های تاریخ در میان آنان بسیاری از دانشمندان بزرگ و نویسندگان نام آور وصاحبان تصانیف و آثار می زیسته اند.

و شایسته است روشن گردد که پایه گذاران علوم اسلامی نیز غالبا شیعه بوده اند که در میان آنان:

ابوالاسود دئلی (پایه گذار علم نحو)

خلیل ابن احمد(پایه گذار علم عروض)

معاذبن مسلم بن ابی ساره کوفی(پایه گذار علم صرف)

ابوعبدالله محمدبن عمران کاتب خراسانی مرزبانی (یکی از پیشتازان علم بلاغت)

به چشم میخورد.

برای کسب اطلاع از تاریخچه شیعیان«تاریخ الشیعه» را ملاحظه فرمایید.

پس انسان برای شناخت مسائل و حقایق نباید اکثریت را بعنوان یک ملاک در نظر بگیرد،بلکه باید برای حق ،اولویت قائل شود نه برای اکثریت،چرا که اکثریت هیچوقت بجز مواقع نادر،مطابق حق حرکت نکرده است وقرآن میفرماید:

مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ4

يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ ۖ وَأَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ5

وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ6

وَأَكْثَرُهُمُ الْكَافِرُونَ7

بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ ۖ فَهُمْ مُعْرِضُونَ8

وَأَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ9

وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ10

 


 

1.اعراف؛17

2.سباء؛13

3.الاسراء؛36

4.آل عمران؛110

5.مائده؛103

6.الانعام؛111

7.نحل؛83

8.الانبیاء؛24

9.مومنون؛70

10.شعراء؛67

 

 


آن شمع مراد دل دیوانه من بود

                   گر سوخت مرا جلوه دیدار عجب نیست

                                                                          کان شمع مراد دل دیوانه من بود

 


تدبر در قرآن/آیه64 عنکبوت

دنیا محل سرگرمی

 

وَمَا هَـٰذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ ۚ وَإِنَّ الدَّارَ‌ الْآخِرَ‌ةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ﴿٦٤

 

 

The life of this world is nothing but diversion and play, but the abode of the Hereafter is indeed Life (itself), had they known

 

 

و این زندگی دنیا جز سرگرمی و بازی نیست و بی تردید سرای آخرت، همان زندگی [واقعی و ابدی] است؛ اگر اینان معرفت و دانش داشتند [دنیا را به قیمت از دست دادن آخرت برنمی گزیدند.] (۶۴)


مرا در روزهای خوشی وآسایش یاد کن

 

خداوند به حضرت داوود (ع)وحی فرمود:

 

مرا در روزهای خوشی و آسایش یاد کن

 

،تا من تو را در روزهای گرفتاری وسختی اجابت کنم.

 

بحارالانوار،ج14،ص37

 


فصل اول.پیدایش شیعه2

 

 

تحقیق وشناخت فرقه ناجیه

در گفتگوبا اهل تشیع و تحقیق و بررسی  درباره شیعه که آیا آنها مسلمانند یا نه؟دنیای جدیدی برای من کشف شد ویا بهتربگویم خداوند آن را برویم گشود ،وبا اینکه مخالف و متنفر از آنها بودم،اما این جهان تازه کشف شده برایم اندیشه های نوینی را در برداشت ودر من عشق کنجکاوی وپژوهشگری وتحقیق را برانگیخت تا واقعیتی را که هنگام خواندن روایت منقول از پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)پیوسته مرا به خود مشغول میساخت درک نمایم؛آنجا که فرموده:

«بنی اسرائیل به هفتادو یک گروه و نصارا به هفتادودو گروه تقسیم شدند،وامت من به هفتادوسه فرقه تقسیم میشوند که همه آنها به جز یک فرقه در آتش دوزخ خواهند بود.»1

حال ما با مذاهب گوناگون که هرکدام خود را برحق ودیگری را باطل میدانند،گفتگویی نداریم ،ولی هنگامی که این روایت را میخوانم درشگفتی و بهت وحیرت فرو میروم واین شگفتی و حیرت زدگی من ،نه به خاطر روایت است؛بلکه تعجبم از مسلمانان است که این روایت را میخوانند ودرسخنرانیهای خود آن را تکرار میکنند وباخاطری آرام و بی دغدغه وبدون تحلیل وبررسی در معنای آن از کنار آن میگذرند،بدون اینکه بتوانند گروه برحق را از گروههای گمراه  بازشناسند.

تعجب آور است که هر گروه و دسته ای مدعی است که تنها خودش برحق است ،درحالیکه در ذیل روایت آمده که:صحابه پرسیدند ،آنها(اهل نجات)کدامند؟فرمود:«آن راهی که من ویارانم برآن هستیم».آیا گروه یا دسته ای هست که خود را متمسک به به کتاب وسنت نداند؟وآیا گروهی هست که  ادعایی غیرازاین داشته باشد؟اگر این معنا از جنابان(امام ابوحنیفه)یا(امام مالک)یا(امام شافعی)یا (امام احمد حنبل)پرسیده شود ،آیا هیچ کدام از آنها ادعایی غیر از ادعای تمسک به قرآن و سنت واقعی پیامبردارند؟

بنابراین مذاهب اربعه اهل تسنن واگر فرقه شیعه را هم در کنار آنها بگذاریم که (شیعه)مدعی تمسک به قرآن و سنت صحیح پیامبر که از اهل بیت عصمت و طهارت نقل شده است  میباشند وبه گفته آنان ،اهل خانه به آنچه در خانه هست آگاهترند ،پس آیا امکان دارد همه آنها آنطور که ادعا میکنند برحق باشند؟واین غیر ممکن است ؛زیرا روایت ،عکس این معنا را میرساند،مگر اینکه بگوییم روایت،جعلی ودروغ است و این درست نیست چون این روایت از طریق شیعه وسنی متواتر است یا اینکه گفته شود این روایت معنی ومفهومی ندارد ؟واین محال است که رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم)چیزی را بفرمایند و معنی و مفهومی نداشته باشد و طبق ایه:وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ ﴿٣ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ ﴿٤2

او کسی است که از روی هوای نفس سخن نمیگوید به جز از طریق وحی ،وهمه روایات آن حضرت حکمت و اندرز است.بنابراین راهی نداریم جز اینکه بگوییم واقرار کنیم که یک فرقه برحق ودیگر فرقه ها باطلند و روایت ،همانطور که باعث حیرت و شگفتی انسان میشود ،همان طور کسی را که طالب هدایت است به بررسی و تحقیق برمی انگیزد به همین جهت بود که بعداز ملاقات و دیدار با شیعیان،در من تردید بوجود امد که چه کسی میداند  شاید حق با آنهاست!

چرامن تحقیق و بررسی نکنم؟با اینکه اسلام در قران وسنت مراموظف نموده که بابررسی وتحقیق ومقایسه ،به واقعیت برسم.همانطور که خالق سبحان در سوره عنکبوت آیه69میفرماید:

 "کسانی که در راه ما بکوشند،راه خود را به آنان مینمایانیم براستی خدا با نیکوکاران است."

ودرسوره زمر آیه18آمده:

 "آنان که سخن را میشنوند و بهترین آن را پیروی میکنند،آنان هستندکه خداوند آنها را راهنمایی کرده و آنان خردمندانند".

پس فرقه ناجیه فرقه ایست که پیروان آن تمسک به عترت ودارای ولایت هستند ،و ازحیث عمل وعلم سالک مسلک آنها میباشند و اعتقادات دینی وشرعی خود  را از اهل بیت اخذ نموده باشند.


1)سنن دارمی ،ج2،ص241،باب افتراق هذه الامه/سنن ابن ماجه ،ج2،ص1322،ح3992،باب افتراق الامم/سنن ترمذی ،ج4،ص135،باب افتراق هذه الامه،ح 2779.

2)3و4 نجم

 

 


تدبر در قرآن/آیه139نساء

 

الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ العِزَّةَ لِلّهِ جَمِيعًا

 

those who take the faithless for allies instead of the faithful. Do they seek honour with them? [If so,] indeed all honour belongs to Allah

 

همانها كه كافران را به جاى مؤمنان، دوست خود انتخاب مى‏كنند. آيا عزت و آبرو نزد آنان مى‏جويند؟ با اينكه همه عزتها از آن خداست؟!

 

(سوره نساء/آیه 139)

 تفسیر آیه 139 سوره نساء:

 

عزت نزد خداست؛ نه دشمنان خدا:این آیه به همه مسلمانان هشدار میدهد که عزت خود را در همه شئون زندگی _ اعم از شئون اقتصادی ،فرهنگی،سیاسی و مانند آن _ در دوستی با دشمنان اسلام نجویند؛ بلکه تکیه گاه خود را ذات پاک خداوند قرار دهند که سرچشمه همه عزتهاست.غیرخدا از دشمنان اسلام ،نه عزتی دارند که به کسی ببخشند و نه اگر می داشتند ،سزاوار اعتماد بودند؛زیرا هر روزی که منافع آنها اقتضا کند،فورا صمیمی ترین متحدان خود را رها میکنند و بسراغ کار خویش میروند که گویی هرگز با هم آشنایی نداشته اند؛حتی در بسیاری از موارد حاضرند دوستان خود را فدا کنند تا به منافع خویش برسند؛چنان که تاریخ معاصر ،شاهد بسیار گویای این واقعیت است.

نمونه.ج4.ص

 


Weblog Themes By Pichak

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد

نويسندگان

لینک های مفید

درباره وبلاگ


عمر سالک همه طی شد به تمنای وصال/این ندانست که در ترک تمناست وصال

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





پرواز تا خدا  shabevasl.loxblog.com