جنگاوری دلیر،که در قلبش رشته های دلاوری بارشته های مهر،پیوند ناگسستنی داشت
آیا از تاریخ درباره رزمنده دلاور وشجاعی نشان گرفته ای که دشمنان میدان کارزار راهم -بخاطر آنکه انسان هستند- دوست بدارد و تا آنجا در این مهرورزی پیش برود که به یاران خود ،آنها را توصیه کند وبگوید:
"تا آنها شروع نکنند با آنان نجنگید و اگر بیاری خدا شکست خوردند ،کسی را که تسلیم شد از پای در نیاورید
و آنرا که فرار میکند ،تعقیب ننمایید و زخمی شدگان را زخم دیگر نزنید ویاری کنید وزنان را آزار نرسانید."
و آنگاه دهها هزار نفری که به ناحق به خونش تشنه بودند چنان با لطف خود شرمسار سازد ؟
آنان شعله جنگی را برافروختند،آب را بروی او بستند وبه او پیغام دادند که آب را تا مرگ وی برویش خواهند بست.
واو آنها را ازسرچشمه آب عقب راند و آن را به دست آورد وسپس همان دشمنان را ،برای آشامیدن این آب دعوت کرد،
همچنان که خود ویارانش و مرغان هوا از آن میخوردند وکسی مانع نمیشد!
وفرمود:"پاداش مجاهد شهید در راه خدا ،افزونتر از آن کسی نیست که قدرت یابد وعفو کند.
شاید کسی که عفو میکند و میبخشد ،تا مرتبه فرشتگان بالا رود"...
او تا آنجا پیش میرود که بعد از سوءقصد به جانش به یاران خود درباره قاتل خود ،چنین سفارشی میکند:
"اگر ببخشید ودرگذرید به پرهیزکاری نزدیکتراست!"
برگرفته از کتاب :علی ،صوت عدالت انسانی.نوشته جرج جرداق مسیحی ،جلد1